سفارش تبلیغ
صبا ویژن


زمزمه های یک شب سی ساله

با اینکه می دونم دلت با من یکی نیست *

*با اینکه می بینم به رفتن مبتلایی*
*چشمهامو می بندم که میمونی کنارم*

*با اینکه می دونم کنار من کجایی*
*چشمهامو می بندم که رویاترو ببینم*

*چشمهامو می بندم تو رو یادم بیارم*
*حرفهای من رویایی ه میدونم اما*

*من از تمام تو همین رویا رو دارم*
*از تو نمی رنجم تو حق داری نمونی*

*شاید تو هم مثل خودم مجبور باشی*
*با اینکه میدونم به احساسی که دارم*

*نزدیکتر میشی که از من دور باشی*
*باور کن این ثانیه ها دست خودم نیست*

*من پشت رد تو به یک بن بست میرم*
*حس می کنم این لحظه رو صد بار دیدم*

*من روبروی چشم تو از دست میرم*
*چشمهامو میبندم که رویا تو ببینم*

*چشمهامو میبندم تو رو یادم بیارم*
*حرفهای من رویایی ه میدونم اما*

*من تمام تو همین رویا رو دارم*


نوشته شده در چهارشنبه 92/5/9ساعت 5:45 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )

قالب : پیچک