سفارش تبلیغ
صبا ویژن


زمزمه های یک شب سی ساله

 

 

متن آهنگ پایان دوم از رضا صادقی

یه چیزی مثله یک رویا حقیقت داره و اینجاست

یه حس خوبی از بودن که هم امروزو هم فرداست

ندونستم چی شد اما توی هر لحظه گیر کردم

همیشه قصه سرعت بود ولی انگاری دیر کردم

 

میگن بدجوری دیوونم مگه دیوونه آدم نیست

آخه غم داره می خنده تحمل کردنش کم نیست

چرا دنیا نمی ایسته بیادو همسفر باشم

بگو تا کی باید دنبال رویا در به در باشیم 

 

دیگه تاریخ و تقویم و صدای تیک تیکه ساعت

یه جورایی بهم میگن گذشت از ما بخواب راحت

دیگه حالا با این حالو با این دوتا چشه قرمز

یه جور بی رحم مجبورم

بگم خوبم

بگم جونم

بگم عشقم

خداحافظ

خداحافظ


نوشته شده در شنبه 91/11/28ساعت 5:51 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )

قالب : پیچک