سفارش تبلیغ
صبا ویژن


زمزمه های یک شب سی ساله

 

 

سه شنبه آخر دی ایستگاه در باران 

بنفش و زرد نئون های راه در باران


سکوت نیمه شب و کافه ی لب جاده

مسافران سفید و سیاه در باران


سه شنبه آخر دی عطر چای ، نسکافه

هوای تازه و شوق نگاه در باران


پیاده می شوی و حرف می زنی با خود

تب رسیدن و طعم گناه در باران


سه شنبه آخر دی سایه های کز کرده

دوباره زمزمه های سیاه در باران


بیوک قهوه ای و دن ژوان و لکاته

صدای زی زی و زرین کلاه در باران


سه شنبه آخر دی چتر ها و پالتوها

دلی شکسته و عشقی تباه در باران


طلوع وحشی یک جفت چشم ترکمنی

و زوزه های سگی بی پناه در باران


سه شنبه آخر دی بوف کور می خواند

برای عابر گم کرده راه در باران


نوشته شده در سه شنبه 91/10/19ساعت 4:18 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )

قالب : پیچک