سفارش تبلیغ
صبا ویژن


زمزمه های یک شب سی ساله

همراه با وزیدن نت‌های ساکسیفون
در عصر شرجی غزلی غرق ادکلن

یک جفت چشم شرجی شاعرکش قشنگ
از بستگان دختر همسایه‌ی « نرون»

بر روی کاج پیر دلم لانه کرده‌اند
آرام و سرد مثل غم و خنده‌ی ژکون...

« د» وزن بیت قبلی من را به هم زده
لعنت به فاعلات مفاعیل فاعلن


من قانعم تو را به خدا جان مادرت
امشب بیا و روسری‌ات را سرت نکن


نوشته شده در شنبه 91/5/28ساعت 7:59 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )

قالب : پیچک