سفارش تبلیغ
صبا ویژن


زمزمه های یک شب سی ساله

حمید مصدق

 

اگر تو باز نگردی

قناریان قفس قاریان غمگین را

که آب خواهد داد

که دانه خواهد داد

-

اگر تو باز نگردی                              اگر تو باز نگردی

نهال های جوان اسیر گلدان را

کدام دست نوازشگر آب خواهد داد

چه کس به جای تو آن پرده های توری را

به پشت پنجره ها پیچ و تاب خواهد داد

اگر تو باز نگردی

امید آمدنت را به گور خواهم برد

و کس نمی داند

که در فراق تو دیگر

چگونه خواهم زیست

چگونه خواهم مرد

@@@@@@@@

-

تا فراسوی خیال با طرح یک لبخند میرفت

و چه دلتنگ

آسمان شعرم غزل میگریست

 

-@@@@@@@@

چگونه باز به ماتم نشست خا نه ی ما

هزار نفرین باد

به دست های پلید ی که

که سنگ تفرقه افکند در میانه ی ما

@@@@@@@@@@

-

به من محبت کن

که ابر رحمت اگر در کویر میبارید

به جای خار بیابان

بنفشه میرویید

-@@@@@@@@@@

کویر تشنه

کویر تشنه ی باران است

تشنه ی خوبی

به من محبت کن

که ابر رحمت اگر در کویر می بارید

به جای خار بیابان بنفشه می رویید

و بوی پونه ی وحشی به دشت بر می خواست

چرا هراس چرا شک

بیا که من بی تو

درخت خشک کویرم

که برگ و بارم نیست

امید بارش باران نوبهارم نیست

@@@@@@@

تا ابدیت

وقتی از تفرقه بر می گردی

تق تق گام تو بر سنگ

چه آوای خوشی ست

کاش این آمدنت

تا ابدیت می رفت


نوشته شده در شنبه 91/1/12ساعت 4:31 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )

قالب : پیچک