زمزمه های یک شب سی ساله
دارم به عشق کال خودم فکر می کنم *~*~”’* *~*~”’* *~*~”’* *~*”’* *~*~”’* *~*~”’* *~*~”’*
دلواپسم به حال خودم فکر می کنم
می بینم آرزوی پریدن توهم است*~*~”’*
وقتی به زخم بال خودم فکر می کنم
تنها کدام شانه تکیه گاه توست؟*~*~”’*
دائم به این سوال خودم فکر می کنم
طرح نگاه خیس تو از خاطرم گذشت*~*~”’*
از بس به خشکسال خودم فکر می کنم
در من صدا شکسته و فریاد مرده است*~*~”’*
اینک به بغض لال خودم فکر می کنم
سهم تمام شاعر ها سیب سرخ نیست*~*~”’*
پس من به سیب کال خودم فکر می کنم
به رسم عادت دیرینه ای که من دارم*~*~”’*
همیشه در غم عاشق شدن گرفتارم*~*~”
نوشته شده در شنبه 92/10/7ساعت
7:33 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )
قالب : پیچک |