زمزمه های یک شب سی ساله
سال هزار و سیصد و هشتاد و چشمهات
آرامش همیشگیام را به باد داد
آرامش همیشگیام را ترانه شد
تا روزهای «با تو چه زیباست» یاد باد
تا یاد باد... یاد ... ترانه ترانه: تو
تو: این غزل غزل غزل عاشقانه: تو
تو این نگاههای پر از واژههای من
تو این سرودهای پر از هایهای من
ها هایهای من پر ها هایهای من
دور تو هفت دور بگردد صدای من
تا با صدات زمزمههایم یکی شود
تا با صدات زمزمهها ... ها ! شمای من!
سال هزار و سیصد و هشتاد و میشود
«این اولین ترانه غزل مثنوی شود» (؟)
نوشته شده در شنبه 91/2/16ساعت
2:13 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )
قالب : پیچک |