زمزمه های یک شب سی ساله

برگرد ـ‌ ای رمیده! ـ بیا گفت و گو کنیم
با خود نگاه آینه را روبه‌رو کنیم
ما غیر خوبی تو نگفتیم، صبر کن
آبی نریخته‌ست که ما در سبو کنیم
ما بندگان و حکم تو جاری، اشاره کن
تا دهر را برای شما زیر و رو کنیم
گر گل کند جنون صراحت بعید نیست
افشای مشت بستة راز مگو کنیم
حرفی نبوده است، نمانده‌ست چاره‌ای
جز آنکه بین قافیه‌ها جست‌وجو کنیم
ما دلقکان هرزه در‌اییم، شک مکن
آیینه‌ای بیار و بیا روبه‌رو کنیم
***


نوشته شده در شنبه 91/2/16ساعت 2:10 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )

قالب : پیچک