زمزمه های یک شب سی ساله
ایرج قنبری دلی سبز مثل صنو بر کجاست دلی از نژاد کبو تر کجاست دلی مثل آیینه یکدست کو سراغی ندارم اگر هست کو بهاران من یاسها تشنه اند به یاد تو احساس ها تشنه اند دلم ماند با رازهای بزرگ دلم ماند و پروازهای بزرگ غمت در دل من شرر می زند غریب دلم بال و پر می زند نشان عبورم کجا می روی سوار صبورم کجا می روی مرا وحشت سایه ها در دل است مرا بیم همسا یه ها در دل است بیا باغ ها زخمی داسهاست بیا روز ابراز احساسهاست
قالب : پیچک |