زمزمه های یک شب سی ساله
گذشته های نو فرزانه گلستانی گذشته های من پر از هوای بی قراری اند پر از سکوت و زمزمه پر از ترانه های جاری اند لبالب از ترانه ها و شعرهای رنگ رنگ پر از تلاطم غروب و گاه لحظه های تنگ میان خاطرات من نهال عشق خفته بود به روی شاخه های آن هزار گل شکفته بود و حال از تمام آن نگاهها و حرفها فقط تو مانده ای و این گذشته زیر برفها بیا دوباره باز هم گذشته های نو بساز و با دلی پر از امید مرا به زندگی بباز
فائزه سعیدی چه سیبها که از درخت زندگی نچیده ایم چه نورها که از چراغ زندگی ندیده ایم سیاهی شکستها سپیدی قشنگ عشق خلاصه از قصیده ی بلند زندگی دوباره بیت بیت چیده ایم
نوشته شده در جمعه 91/2/29ساعت
1:40 عصر توسط محمد علی آراسته نظرات ( )
قالب : پیچک |