زمزمه های یک شب سی ساله
در خواب چراغ تا سحر دستم بود در خواب کلید هر چه در دستم بود زیباتر از این خواب ندیدم خوابی بیدار شدم دست تو در دستم بود - من دهکده ها نبض حقایق هستند او مردم ده با تو موافق هستند ناگاه صدای خیس رعدی پیچید باران که بیاید همه عاشق هستند
قالب : پیچک |