زمزمه های یک شب سی ساله
نبودی . ندیدی چه ویرونه شد دل نبودی . ندیدی پریشونیامو فقط باد و بارون شنیدن صدامو غمت سرد و وحشی به ویرونه میزد دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد نه مرد قلندر . نه آتش پرستم فقط با خیالت شبا مست مستم الهی سحر پشت کوهها بمیره خدا این شبا رو از عاشق نگیره نه یک شب که هر شب دلم بیقراره میخواد مثل بارون بباره بباره شب مرد تنها پر از یاد یاره پر از گریه تلخ بی اختیاره شب غربت و دل به مستی سپردن همه اش بیقراری . همه اش انتظاره همه اش بیقراری . همه اش انتظاره نه مرد قلندر . نه آتش پرستم فقط با خیالت شبا مست مستم الهی سحر پشت کوهها بمیره خدا این شبا رو از عاشق نگیره شبی با خیال تو همخونه شد دل نبودی . ندیدی چه ویرونه شد دل نبودی . ندیدی پریشونیامو فقط باد و بارون شنیدن صدامو دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد نه مرد قلندر . نه آتش پرستم فقط با خیالت شبا مست مستم الهی سحر پشت کوهها بمیره خدا این شبا رو از عاشق نگیره دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد دلم با تو خوش بود و پیمونه میزدشبی با خیال تو همخونه شد دل
شب مرد تنها . شب بی تو مردن
شبای جوونی چه بی اعتباره
غمت سرد و وحشی به ویرونه میزد
غمت سرد و وحشی به ویرونه میزد
قالب : پیچک |